
توصیه میکنم حتما مطالعه کنید!
پیشاپیش خدمت عزیزان پزشکی که این ایمیل را دریافت میکنند عرض میکنم که میدانم و میدانیم
که این رفتار شامل همه نمیشه ولی باز هم مطمئنم که شما هم همکاران زیادی را میشناسید
که این جور اخلاقی دارند . پس فوروارد کنید شاید تاثیری داشته باشد
این مردم در این مملکت اونقدر همه جور مشکل دارند
که دیگه ستم از طرف پزشک به مریض خیلی بی انصافی و دردناکه
شرافت از دست رفته ی پزشکی
نمیدانم پزشکها چقدر به آن سوگندی که آخر کار تحصیلشان میخورند وفادار میمانند،
یا اصلا یادشان مانده چیزی از مواردش را یا نه. خوب انتظاری نیست.
این سوگندنامه هم مثل همهی چیزهای خوب این مملکت صوری هستش.
بحث من اما سر شرافت گمشدهی پزشکهاست.
ربطی هم به سوگندنامه ندارد، که نادیده هم مشخص است راه کدام است و چاه کدام.
بگذرم از حواشی و برسم به متن.
حدود دو ماه پیش نیمههای شب، یکی از بستگانم مشکلی براش پیش آمد و رفت اورژانس.
و متخصص قلب تجویز کرد: آنژیوگرافی. نتیجه: 20 درصد گرفتگی قلبی. تجویز: درمان دارویی.
چند هفته گذشت و قرعهی کار به نام پدر و مادر خودم افتاد.
تجویز: آنژیوگرافی.
تنها شانس ما این بود که پسرخالهام از آمریکا آمده بود ایران.
نسخه ها رو دید و گفت «مشکل که دارد، ولی چرا آنژیوگرافی؟ توی ایران مگر سیتیآنژیو ندارید؟».
این اصطلاح جدید ِنجاتبخش را پی گرفتیم و رسیدیم به بیمارستان قلب و دی و بیمارستان خمینی.
آمار گرفتیم از اینطرف و آنطرف که فرقاش را ببینیم با آنژیوگرافی،
که پزشکهای قلب همگی گفتند «به دقت آنژیوگرافی نیست، نکند گول بخورید ها!».
حالا حسن سیتیآنژیو این بود که تیغ نمیزدند رگ کشاله را پاره کنند و یک دوربین بفرستند توی رگها.
یعنی خون نمیپاشید تا سقف اتاق آنژیوگرافی. بعد هم یک کیسهی شن نمیگذاشتند روی پای آدم که
خون نزند بیرون.یک مادهی رادیواکتیو تزریق میشد و با یک دستگاه شبیه امآرآی همان کار انجام
میشد.بدون هیچ ترس و اضطرابی. بدون ریختن یک قطره خون.
فقط گیر کردهبودیم سر آن «به دقت آنژیوگرافی نیست، گول نخورید ها».
حالت واضح و مشترکی که توی چشمهای همهی آن متخصصین قلب دیدم «جاخوردن بود».
نمیدانستند از کجا فهمیدهایم اسم سیتیآنژیو را. به پدرم گفتم بیشتر مشورت کند،
که بوی پول دارم حس میکنم!!
تحقیق انجام شد و نتیجه جالب بود. «سیتی آنژیو» نه تنها دقتاش کمتر از آنژیو نبود، که مقایسهشان
شبیه بود به مقایسهی فلاپیدیسک و دیویدی. تفاوت تکنولوژیها بالای بیستسال بود.
دلمان قرص شد و هردوشان جمعا با هزینهای حدود هشتصدهزار تومان سیتیآنژیو را انجام دادند
و شکر خدا مجموع گرفتگی هردوشان روی هم 20 درصد هم نبود.
آن شرافت گمشده کجاست؟ عرض میکنم.
هزینهی آنژیوگرافی (که تیغ دارد و ترس و خون) حدود یک تا یکونیم میلیون تومان برای هر نفر است،
و هزینهی سیتیآنژیو حدود چهارصدهزار تومان. زمانی که صرف آنژیوگرافی میشود
با احتساب یک تا دو شب بستری بودن
بعد از آن (جدای از وقتهای پذیرش و نوبتدهی و...) حدود دو روز است،
و وقتی که صرف سیتیآنژیو میشود (باز هم جدای از پذیرش و نوبتدهی و...) حدود نیمساعت.
ترس و اضطرابشان را هم مقایسه نکنم که لابد میدانید.
پس گیر این پزشکهای متخصص قلب کجاست؟
مشکل خیلی پیچیده نیست. آنژیوگرافی را فقط متخصص قلبی که
دورهی مخصوص آنژیوگرافی را دیدهباشد میتواند انجام بدهد،
ولی سیتیآنژیو را یک رادیولوژیست (که البته او هم باید دوره دیدهباشد) میتواند انجام دهد.
یعنی انحصار آنژیوگرافی دست صنف خودشان است و انحصار سیتیآنژیو دست دیگران.
چون طبیعتا یک مرکز پزشکی ترجیح میدهد برای انجام کاری مشابه، حقوق خیلی کمتر یک
رادیولوژیست را بدهدتا حقوق بالای یک متخصص قلب را.
خوب تجارت کثیف متخصصین قلب (که فرق میکند با جراح قلب)
را که میبینید، اما حالا عمق فاجعه کجاست؟
عمق فاجعه اینجاست که این جماعت نخورده و ندار نیستند.
هشتشان گرو نهشان نیست.
خیلی راحت میتوانند ماهی شش هفت میلیون تومان دربیاورند (وخیلی هم بیشتر از اینها).
اما باز گداصفتانه چشمشان دنبال درصدی است که از هر آنژیوگرافی بهجیب میزنند،
بیاینکه به فکر سلامتی و راحتی بیمار باشند.
حتی گستاخی و دزدی (که اتفاقا حقیقت معنای دزدی همینجاست)
را بهحدی میرسانند که تمام تلاششان را بهکار میگیرند برای پشیمان کردن بیمار
از دستیابی به راه تشخیص جدیدترو کمهزینهتر و آسانتر،
تازه اگر بگذریم از هماهنگیهای پلیدشان برای «ناشناخته ماندن» این تکنولوژی.
بعد از پدر و مادرم داییم هم رفت سراغ چکآپ.
ده سال پیش آنژیوگرافی کردهبود و حالا باید دوباره تست ورزش میداد.مشکل داشت تستاش.
تجویز: آنژیوگرافی.پیش چهار-پنجتا از بهترین متخصصین قلب تهران رفت
(که اگر هر شخصی فکر میکند صداش به جایی میرسد خواست اسامی را بهاش میدهم)
و همه گفتند آنژیوگرافی. آنقدر چربزبانی و بازاریابی کرده بودند برایش که ما هرچه میگفتیم
بیا اول برو سیتیآنژیو،-با اینکه میترسید از آنژیوگرافی- قبول نمیکرد
و استدلال پزشک را پذیرفتهبودبه این توجیه که اگر رگاش گرفتهبود
همانجا یکباره برایش بالن میزنند یا استنت میگذارند و چه و چه.
تاکید هم کردهبودند «اورژانسی»ست و حتا از سفر با ماشین یا هواپیما یا هر وسیلهی دیگری
منعاش کردهبودندو نوبت اضطراری هم بهش دادهبودند «همین فردا صبح».
به هر زحمتی بود راضیش کردیم برود سیتیآنژیو و رفت و نتیجه: گرفتگی جزیی.
درمان: یکی دوتا قرص فقط.این فریاد را کجا باید زد؟
به کی باید گفت پزشکهای مملکت تبدیلشدهاند به حسابهای بانکی ناطق؟
جالبی قضیه میدانید کجاست؟
کمی بیشتر تحقیق کردیم، قیمت دستگاه سیتیآنژیو کمتر از سهمیلیون دلار است.
پولی که یعنی هیچ! ولی فقط سهتا توی ایران داریم.
چرا؟ چون برای وارد کردناش (حتی بخش خصوصی) باید از وزارت بهداشت تاییدیه گرفت
و آنها هم تایید نمیکنند (جز همان سهتایی که لابد برای دوست و آشناست).
چرا؟ چون آنها که باید تایید کنند خودشان متخصص قلباند و بازارشان بهخطر میافتد.
بخشی از سوگندنامه پزشکان :
«... سوگند یاد میكنم كه: از تضییع حقوق بیماران بپرهیزم و سلامت
و بهبود آنان را بر منافع مادی و امیال نفسانی خود مقدم دارم...»
نظرات شما عزیزان:
Mohsen 
ساعت6:36---4 مرداد 1391
كاش كپي از مطلب رو غير فعال نمي كردين تا اينو تو وبلاگم كپي مي كردم. خيلي ها بايد اينو بخونن.
Mohsen 
ساعت4:53---4 مرداد 1391
سلام،واقعا جاي تاسف داره، ولي چيكار ميشه كرد آبجي. ماهم خيلي چيزا رو تو بيمارستان ديديم ولي هرچه هم كه داد مي زنيم اونايي كه بايد بشنون، كرتر ميشن.
پاسخ:
سلام ,آره جای تاسف داره,ولی داداش محسن باید این حقایق گفته بشه تا همه بدونن چه خبره,شاید یکی شنید...
شاید یکی به خودش اومد...شاید...
چشم من کپی از مطلب رو فعال می کنم تا بتونی کپی کنی...
tarafdarane sardar 
ساعت11:45---3 مرداد 1391
salam mer30 ali bod age gabel donestin be www.sardar_music.loxblog.com ye sari bezanid akhe aga sardar fagat 15 sal dare va ye padidast kheili gamgin mikhone haaaaaaaaaaaaaaaa montazeretonim shayad baham hamkari kardim az tarafe tarafdaran sardar link ham shodid agar mikhahid nazar mostagim khod ra be sardar begoyid be *** (sardarkhaste ) *** yani id sardar moraje konid
پاسخ:
salam,merc,chashm hatman